|
چهار شنبه 20 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 17:27 :: نويسنده : فروزش
مثل داورها که سوتی هایشان تکراری است یـــــک نفر فکری به حالٍ این مجردها نــــــکرد نامـــــزد جان! از غم نســــل جوان دیگر نــگو در نگاه ٍ مـــــردم یارانـــــه خور! ایـــــــن روزها خنده بر لب های محرومان نشاندن مشکل است آن تعارف های صاحــب خانه را جـدی نگــــیر بندرٍ ما بـس که دارد نقــــطه های دیـــــدنی در خــــیابان های شــــهرم، روز روشن دیدنٍ کشـــوری که سال ها خوابیده بر روی گسل ( خوب فهمیدی عزیزم، بنده هم فهمیـده ام خنده ام می گیرد از اخبار! اما چاره چیــــست کفـــتر و خــــرگوش را بیرون کشیـــدن از کلاه پول مردم را زدن در جیب، دزدی، اخـــــتلاس قصد مطرح تر شدن داری اگر، شعــری نخوان در پــی مضــمون دیـــگر باش جــان مــــادرت این ردیـــف لامروت عین چســــب آهـن است بیت بــــعدی را نمــــی گویم ، چرا که بعد ازین نظرات شما عزیزان:
|